عمـــــــار جوان

وبلاگ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی

عمـــــــار جوان

وبلاگ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی

عمـــــــار جوان
چه بگویم ، چه بنویسم و به چه اندیشه کنم
من در این غوغاکده رنگارنگ
ولی
میدانم و خوب این میدانم که تویی تنها ملجا و پناهم
خداوندا
یاریم کن
بدانم
که چه بگویم
چه بنویسم
و به چه اندیشه کنم
آخرین مطالب
دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ

خوش آمد گویی

با سلام و عرض ارادت به پیشگاه قطب عالم امکان حضرت حجت (عج) و سلام و تحییات بر نایب بر حقش حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی )

وبلاگ حاضر تلاش مختصری است در جهت بصیرت افزایی و نگاشتن دل نوشته های خود ،

ما را با نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود یاری نمایید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۴:۴۴
عمار جوان
سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۲۹ ق.ظ

خام باد پاییزی ام

یک نفس حضور، یک قدم نیاز

 

در هیاهوی تکراریِ سرمشقِ وزیدن

 

آخرِ یک شبِ بی صبح دل انگیز

 

مرا آزاد کن از زندان

 

و حبس کن در آغوش

 

این تن سرد به هرم نگاهی گرم کن

 

 همچو برگ خزان

 

خامِ باد پاییزی ام

 

دستم بگیر

 

رهایم مکن

 

#رسولی_روح الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۷ ، ۰۸:۲۹
عمار جوان
چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۳ ب.ظ

دل بی تو ....



گویند که تو مبدا نوری و شفا بخش ضمیری


دل بی توکویر است بیا حسرت باران تو دارم


رسولی-روح الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۰۳
عمار جوان
سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۵۷ ق.ظ

متناقض نما

درست به تعریف تو شبیه کاکتوسم

تهی ز محبت ، زبان پر از خار

چهره ای درهم و زشت

بدون آشنا و رفیق 

در بیابانی پر از شن های بی نم

گریه برای او محال 

عشق ورزیدنش نفرت انگیز است

ولی

تو چه میدانی که در دلم چه میگذرد؟!!

همه داشته هایم همین قیافه عبوس و زمخت 

ولیکن پر از هارمونیست

و این به نیکی 

زیباترین کار دستی خداوندی است



رسولی -روح الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۷
عمار جوان
يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۴ ب.ظ

باران

دلتنگ توام باران
دلشوره تر دارم
می خواهم ازین خشکی
ازهر چه که تب دارد
زین ظلمت حیرانی
در این شب طوفانی
آسوده شوم هردم
با قطره انبوهت
بر نغمه ات ای باران
هرچند که دل تنگ است
اما چو شوی گریان
از ابر سیه فامی
از خیس شدن ترسم
چتری بسرم گیرم
ایکاش که جای او
باران تن من شوید


روح الله رسولی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۳:۲۴
عمار جوان
يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ق.ظ

حضرت خورشید



یا حضرت خورشید بیا

از قبله آمال بخوان ما را

ای آنکه طلوعت با شوق

از کعبه ندایی سر ده

با عشق بخوان سوره والشمس

یا خطبه ای از سوره اسرا بخوان

کی می شود  آیات خدایی را

از حنجره با صوت حجازیت شنید؟!

ارباب بیا سیصد و سیزده کوکب

از منظومه عشقت بشمار

وقت است که آیی

دل ها برهانی

ازنخوت و سستی

به همه بنیان ها


رسولی -روح الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۲۳
عمار جوان
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۱ ب.ظ

کودکی



هنوز

تیله های کودکی ام را

به زیر زمین پر از نم

درون صندوقچه خاطراتم دارم

مدام قل می خورند

به ذهن خسته و پر ملول

و خاطر مکدرم

تمام وسعت دیدم به نور منعکس از ورای تیله شفاف بود

و یا تکانه برگی

به شاخسار نهالی

که غرس به دست نحیفم

نموده به باغچه حیاطمان

چه روزگار عجیبی است !!!!!

در این زمانه پر از درد

هم بازیان کودکی ام

کمین به رهزنی خاطرات شیرینم

مدام مشغولند


رسولی -روح الله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۱
عمار جوان
يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۵ ق.ظ

مدافعان حرم

یک شبی دیده پرآب

گرم در بستر خواب

غرق رویای درون

در رخ دشمن دون

من ندانستم که ، خواب یا بیداریست

و گر این خواب نبود

من چه ها می کردم

رو به دشمن بودم

یا که از مهلکه در حال فرار؟!

یادم آید که گروهی به شبی تاریخی

عهد خود با ولی و راهبر خود بستند

که اماما به رهت جان سهل است

که اگر کشته و صد بار دگر زنده شویم

جانمان ارزانیت

همه تقدیم تو باد

اف برآن زندگی بعد تو باد

من ولی با چشمم

دیدم آن عهد که یکبار دگر

با الم ، با غم و صد آه و شرر

بسته شد با حرم آل الله

که اگر جان دادیم

خونمان همچو روان آبی ریخت

سر و انگشت و لب و دندان شد

غارت از بهر عدویی وحشی

یا که مهمان نی ای در جامی

ما محالست که در خواب شویم

یا که در پستویی

از برای گذر عمر رویم

ما دفاع از شرف و دین و ولی و حرم بی بی را

مایه عزت خود میدانیم


تقدیمی به مدافعان حرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۵
عمار جوان
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۰۶ ب.ظ

آخر الزمان


آسمان پر از آتش

زمین سراسر مرداب

دلها همگی سنگ شده است

اذهان همگی مدهوشند

درندگی حیوان و _

مکاری و اخلاق شنیع

شهوت و فسق و فجور

در یک کلمه باید گفت:

قانون ز برای یک جنگل

شاعر

پوزش بطلب جنگل نه

این همان رسم فراموشان است

عادتی مالوف شده

........

منجی

تو بیا نجاتمان می ده

یا ملجا ما ز بی پناهی باش


رسولی-روح الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۶
عمار جوان
سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۳۲ ق.ظ

فاطمیه

بانوی خوبی ها سلام

سرشار از پاکی سلام

در بین گل های خدا

ای آنکه تنهایی سلام

گویم به تو حرف دلم

تا تو کنی حل مشکلم

ای مخزن الاسرار حق

اسرار شیدایی سلام

رسولی-روح الله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۳۲
عمار جوان
يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ

دلم تنهاست میدانی ؟

دلم تنهاست میدانی

غروبم بی تو بی معناست میدانی

چه بی تدبیر رفتی و

چه بی اندازه آسایش

زمن بگرفتی و هرشب

به اشک دیدگانم خوب شستی

رد جامانده بر قلبم

هنوز امید دارم من

بیایی از پس عادت

بگویی دوست میدارم

تو را بی حد

بگویی راز دل با من

و من گویم دمادم این سخن با تو

دلم تنهاست میدانی؟

غروبم بی تو بی معناست میدانی؟

تو ای افسون افسونها

تو ای رعنا بی همتا

تو آیا خوب دانستی ؟

دلم تنهای دورانهاست؟

اسیر آتش غمهاست؟

ولیکن با تو گفتنها

مرا آرام گرداند

که تو سنگ صبوری و

همی گویم به تو یکبار دیگر من

"تو را من چشم در راهم"


رسولی-روح الله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۹
عمار جوان