عمـــــــار جوان

وبلاگ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی

عمـــــــار جوان

وبلاگ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی

عمـــــــار جوان
چه بگویم ، چه بنویسم و به چه اندیشه کنم
من در این غوغاکده رنگارنگ
ولی
میدانم و خوب این میدانم که تویی تنها ملجا و پناهم
خداوندا
یاریم کن
بدانم
که چه بگویم
چه بنویسم
و به چه اندیشه کنم
آخرین مطالب

۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ

دلم تنهاست میدانی ؟

دلم تنهاست میدانی

غروبم بی تو بی معناست میدانی

چه بی تدبیر رفتی و

چه بی اندازه آسایش

زمن بگرفتی و هرشب

به اشک دیدگانم خوب شستی

رد جامانده بر قلبم

هنوز امید دارم من

بیایی از پس عادت

بگویی دوست میدارم

تو را بی حد

بگویی راز دل با من

و من گویم دمادم این سخن با تو

دلم تنهاست میدانی؟

غروبم بی تو بی معناست میدانی؟

تو ای افسون افسونها

تو ای رعنا بی همتا

تو آیا خوب دانستی ؟

دلم تنهای دورانهاست؟

اسیر آتش غمهاست؟

ولیکن با تو گفتنها

مرا آرام گرداند

که تو سنگ صبوری و

همی گویم به تو یکبار دیگر من

"تو را من چشم در راهم"


رسولی-روح الله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۹
عمار جوان